چهل نامه ی کوتاه به همسرم
نویسنده:
نادر ابراهیمی
امتیاز دهید
نادر ابراهیمی کتاب چهل نامه ی کوتاه به همسرم را زمانی نوشته است که به تمرین خطاطی می پرداخته است. چنانچه خودش در آغاز کتاب چنین می نویسد:
آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سال های 63-65، به هنگام نوشتن، در تنهایی – در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین دهنده ی خاطرم می شد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم بر کل آن نشسته بود – غالبا به یاد همسرم می افتادم – که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ می کرد – و می کوشیدم که به جستجو در به امید رسیدن به ریشه های گیاه بالنده و سرسخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده ی بی پروا از چه چیزها تغذیه می کند، و شناختن شرایط رشد و دوامش آن را نابود کنم بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم.
پس، یکی از خوب ترین راه های رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرین های خطاطی ام را تا آنجا که مقدور باشد اختصاص دهم به نامه ی کوتاهی به همسرم. . .
آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سال های 63-65، به هنگام نوشتن، در تنهایی – در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین دهنده ی خاطرم می شد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم بر کل آن نشسته بود – غالبا به یاد همسرم می افتادم – که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ می کرد – و می کوشیدم که به جستجو در به امید رسیدن به ریشه های گیاه بالنده و سرسخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده ی بی پروا از چه چیزها تغذیه می کند، و شناختن شرایط رشد و دوامش آن را نابود کنم بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم.
پس، یکی از خوب ترین راه های رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرین های خطاطی ام را تا آنجا که مقدور باشد اختصاص دهم به نامه ی کوتاهی به همسرم. . .
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چهل نامه ی کوتاه به همسرم
نه تلخ است نه شیرین
نه ظالمانه است ونه سرشار ازعدالت
انسان فقط یک موجود زنده نیست
بلکه
خود
هم زنده است وهم زندگی ست.
نامه بیست ودوم.
سلطه می طلبد و له می کند . غم عقب نمی نشیند مگر آن که به عقب برانی اش . نمی گریزد مگر آنکه بگریزانیش .
آرام نمی گیرد مگر آنکه بیرحمانه سرکوبش کنی . غم هرگز از تهاجم خسته نمیشود و هرگز به صلح دوستانه رضا نمیدهد و چون پیش آمد
و تمامی روح را گرفت انسان بیهوده میشود و بیاعتبار و ناانسان و ذلیل غم و مصلوب بیسبب...
" چهل نامه کوتاه به همسرم __ نادر ابراهیمی "
عمیقا یک دلقک! یک دلقک درباری دردمند دل آزرده، که بر دار رفتار خویش آونگ است، تا آخرین لحظه های حیات.
عزیز من!
یادت باشد، اضطراب تو همه ی چیزی است که تنگ نظران آرزومند آنند. آنها چیزی جز این نمی خواهند که ظل کینه و نفرت شان بر دیوار کوتاه کلبه ی روشن ما بیفتد و رنگ همه چیز را مختصری کدر کند.
رهایشان کن عزیز من، به خدا بسپارشان، و به طبیعت...
چهل نامه ی کوتاه به همسرم ، زنده یاد نادر ابراهیمی